جدول جو
جدول جو

معنی گرده بالین - جستجوی لغت در جدول جو

گرده بالین
(گِ دَ / دِ)
متکای گرد مانند بالش گرد کوچک. (شعوری). و رجوع به گرده بالش و گردبالش شود
لغت نامه دهخدا
گرده بالین
متکای گرد بالش گرد مدور بالین مدور
تصویری از گرده بالین
تصویر گرده بالین
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از گرده بان
تصویر گرده بان
کوهان شتر، کمرگاه، گودبان، گردبان، سنام
فرهنگ فارسی عمید
(گَ دِ شِ)
تغییر جا. تغییر منزل. مؤلف آنندراج آرد: رسم ولایت است که شب جمعه به حرم سرا میباشند و اصلاً بیرون نمی خوابند بل آن را شگون بد دانند:
مرو ز میکده بیرون اگرچه می نه کشی
که رسم نیست شب جمعه گردش بالین.
شفیع اثر
لغت نامه دهخدا
(گُ)
دهی است از دهستان گله بوز بخش مرکزی شهرستان میانه، واقع در 19هزارگزی جنوب میانه و 5هزارگزی راه شوسۀ میانه به تبریز. هوای آن معتدل و دارای 88تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات، پنبه و برنج و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(گِ دَ / دِ لَ / لِ)
گردبالش. (آنندراج). بالش گرد و مدور. بالین مدور. و رجوع به گردبالش شود
لغت نامه دهخدا
(گِ)
همان گردبالش است:
دارد آرام دل به درد جنون
پنبۀ داغ گردبالین است.
سراج المحققین (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(گِدَ / دِ)
نگهبان، چه گرده بمعنی نگاه هم آمده است. (برهان) (آنندراج). جردبان معرب گرده بان است. (منتهی الارب) ، بخیل. ممسک. لئیم
لغت نامه دهخدا
تصویری از گرده بالش
تصویر گرده بالش
متکای گرد بالش گرد مدور بالین مدور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرده بان
تصویر گرده بان
نگاهبان نگهبان حارس
فرهنگ لغت هوشیار
بالشی کوچک و مدور که بهنگام خواب زیر رخساره نهند گرد بالین: حصیر سامانی دید افکنده و نطع و گرد بالش نیز افکنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گرده بان
تصویر گرده بان
((گِ دِ))
نگاهبان، نگهبان، حارس
فرهنگ فارسی معین